پایگاه اطلاع رسانی*سرخنکلایی ها* ، رسانه ای برای همه مردم سرخنکلا

امروز داشتن رسانه ی خوب، یک ضرورت فرهنگی است

پایگاه اطلاع رسانی*سرخنکلایی ها* ، رسانه ای برای همه مردم سرخنکلا

امروز داشتن رسانه ی خوب، یک ضرورت فرهنگی است

سلام. «سرخنکلا» شهر کوچکی است در ایران اسلامی از استان زیبای گلستان؛ گرگان، بخش بهاران. ما تلاش خواهیم کرد تا حلقه وصل و همفکری همه بچه های «سرخنکلا» باشیم که می خواهند کمک کنند برای کارهای فرهنگی در «سرخنکلا».
آی دی ما در تلگرام @blogger1404

آخرین نظرات

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

  در شب شهادت مولی الموحدین (علیه السلام) مراسم متمرکز دومین شب قدر با همکاری همه هیئات مذهبی و با حضور هزاران نفر از مردم شهر سرخنکلا برگزار شد.

   در این مراسم معنوی و وحدت آفرین که برای اولین بار بصورت متمرکز برگزار شد، محمد تجری قاری بین المللی قرآن کریم به تلاوت قرآن کریم پرداخته و سپس حجت الاسلام والمسلمین بابامحمدی امام جمعه سرخنکلا سخنرانی نمودند. در ادامه این برنامه، مراسم معنوی قرآن به سر گرفتن و احیاء شب بیست و یکم توسط حجت الاسلام و المسلمین عرفانیان که از آستان قدس رضوی مهمان مردم سرخنکلا بودند، برگزار گردید.

  لازم به ذکر است این مراسم متمرکز به دعوت

۱۹ نظر ۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۲

   ایام ماه مبارک رمضان برای همه ما یادآور خاطرات خوبی است. بجز روزه داری و افطارها و سحرهای زیبای آن، برای ما سرخنکلایی ها مانند همه مردم مومن ایران اسلامی، حضور پررنگ و بیش از پیش مردم در مساجد و مراسم مختلف این ماه همواره در ذهن ها ماندگار بوده است. قدیمی تر ها به یاد دارند که چه منبرها و روضه ها و هیئت هایی در این ماه برگزار می شد و هر چند که اکنون نیز برگزار می شود اما گذشته ها حال و هوای دیگری داشت.

   وقتی که دعای نورانی « یا علی و یا عظیم ... » پس از هر نماز در مساجد قرائت می شود بسیاری از نوجوانان و جوانان همراه با بزرگترها آن را زمزمه می کنند و بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء و قبل از منبر روحانیون در مساجد سنت برگزاری دعای افتتاح از آداب این ماه در مساجد سرخنکلاست.

  امسال هم مطلع شدیم که مسئولین شهری سرخنکلا برای برگزاری مراسم متمرکز احیای شب 21 رمضان (جمعه شب) برنامه ریزی کرده اند. این برنامه

۶ نظر ۲۶ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۵

  بعضی چیزها هستند که وقتی با دقت درباره آنها فکر کنی، علیرغم سادگی دنیایی از مفاهیم و نشانه ها را در خود دارند. چند روز قبل در میان یادگاری های دوران خردسالی خودم نامه ای جالب پیدا کردم که نمی دانم چطور به دست من رسیده است اما الان مطمئناً از بسیاری از یادگاری های شخصی و خانوداگی ام برایم ارزشمند تر است.

  به یاد دارم آن سالها هر چیزی که مربوط به «جنگ» بود را با دقت و در جای مطمئن نگهداری می کردم، از دفترچه خاطرات پدرم در جبهه گرفته تا عکسهای برادرم و دوستانش پای اتوبوس هنگام اعزامشان به منطقه و تصاویری از تشییع یا مراسمی که برای شهدای روستای آن روز سرخنکلا برگزار می شد. یا حتی چند پوکه فشنگ خالی که بزرگترها از جبهه برایمان به سوغات می آوردند یا خودمان با کنجکاوی کودکانه مان و تلاش فراوان در حوالی «تپه مقصوتی»

۱۷ نظر ۲۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۲۹

   یکی از دوستان در ایمیلی برای من نوشته بود: « من وقتی مطالب مختلف در وبلاگ شما را می خوانم احساس می کنم خیلی رسمی و خشک هستند و آنطور که شایسته ارتباط گرفتن و صمیمیت با خوانندگان است، احساس خودمانی بودن نمی کنم. »

  وقتی به این نظر ایشان کمی فکر کردم به نظر خودم هم این مسئله تاحد زیادی درست بود! شاید یکی از دلایلش این باشد که اغلب موضوعاتی که تاکنون به آنها پرداخته ام موضوعات جدی اجتماعی مربوط به سرخنکلا یا اخبار و مطالبی درباره مشکلات و کمبودهای شهرمان بوده است.

  دیشب که در یکی از رسانه های مجازی اخبار را می خواندم به چند عکس زیبا با موضوع یکی از مواهب الهی این روزها در جنگلهای استان گلستان برخوردم که علاوه بر زیبایی، لذیذ، شیرین و چشم نواز هم هست! و فکر کردم خوب است برای

۸ نظر ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۹:۴۵

فرارسیدن ماه مبارک رمضان، بهار قرآن و ماه غفران الهی را به همه مسلمانان و شیعیان جهان، خصوصاً همشهریان عزیز سرخنکلایی تبریک عرض می کنم و در این ماه عزیز از همه شما التماس دعا دارم.


یا رب مرا به سلسله انبیا ببخش * * * بر شاه اولیا ، علی مرتضی ببخش

یا رب گناه من بود از کوهها فزون * * * جرم مرا به فاطمه ، خیر النسا ببخش

هر کار کرده ام ، همه بد بوده و غلط * * * یا رب مرا تو بر حسن مجتبی ببخش

۱۰ نظر ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۱:۳۰
   یک هفته ای بود که به دلیل مشغلات زیاد نتوانسته بودم مطلب جدیدی در وبلاگ بگذارم و شمارنده بازدیدها نشان می داد که روز به روز از تعداد بازدیدها کم می شود چون خیلی ها که یکی دو بار می آمدند و می دیدند که مطلب جدیدی نیست و به قول معروف دست خالی بر می گشتند، روزهای بعد رغبتی برای مراجعه نداشتند.
    امروز فرصتی شد که مطلب یکی از خوانندگان همشهری وبلاگ را - البته با کمی تغییر - منتشر کنم که
۱۳ نظر ۰۲ تیر ۹۳ ، ۲۰:۵۷