پایگاه اطلاع رسانی*سرخنکلایی ها* ، رسانه ای برای همه مردم سرخنکلا

امروز داشتن رسانه ی خوب، یک ضرورت فرهنگی است

پایگاه اطلاع رسانی*سرخنکلایی ها* ، رسانه ای برای همه مردم سرخنکلا

امروز داشتن رسانه ی خوب، یک ضرورت فرهنگی است

سلام. «سرخنکلا» شهر کوچکی است در ایران اسلامی از استان زیبای گلستان؛ گرگان، بخش بهاران. ما تلاش خواهیم کرد تا حلقه وصل و همفکری همه بچه های «سرخنکلا» باشیم که می خواهند کمک کنند برای کارهای فرهنگی در «سرخنکلا».
آی دی ما در تلگرام @blogger1404

آخرین نظرات

کاظم عمو ؛ دوستت داریم ...

يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۵۲ ق.ظ

  بعضی وقتها که بحث از کارهای فرهنگی یا شخصیتهای فرهنگی می شود فکر می کنیم باید دنبال افراد معروف و سرشناسی بگردیم که مثلاً در چندین جشنواره یا همایش از آنها تجلیل شده یا صاحب چند عنوان ملی و بین المللی هستند. اما به نظر من این تصور صحیح نیست و ناشی از نوعی نگاه غیردقیق و سطحی به موضوع «فرهنگ» است.

   به یاد دارم که سید عزیزتر از جان ما در جایی فرمود: «فرهنگ به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم». بنابراین نمی توان پذیرفت که این هوا اینقدر کمیاب باشد و باید برای آن فانوس به دست بگیریم و گرد شهر بگردیم! چه بسیار شخصیتهای فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی در اطراف ما فعال و جاری هستند که تنها باید کمی به حضور آنها دقت کنیم تا «گمنامی» آنها موجب نشود فراموششان کنیم. شاید علاقه آنها به خدمت فرهنگی در گمنامی برایشان لذت و اجر بیشتری داشته و دارد. به قول آوینی بزرگ: « گمنامی تنها برای شهرت پرست ها دردآور است و اگرنه همه اجرها در گمنامی است.»

  با اینکه گفته می شود فرهنگیان به معنای خاص یعنی معلمین و کارکنان آموزش و پرورش نقش اصلی را در ایجاد مولفه های فرهنگی و ارتقاء آن دارند و به همین جهت فرهنگی نامیده می شوند و از سوی دیگر شناخت و تکریم آنها بر همه واجب است، اما در سرخنکلای ما شخصیتهای فرهنگی دیگری نیز فعالیت داشته و دارند که باید برای تقویت فعالیت و تکریم شخصیت آنها نیز گام برداریم که در مطالب قبلی این وبلاگ به برخی از آنها اشاره کردم و اتفاقاً مورد استقبال شما همشهریان سرخنکلایی نیز قرار گرفت.

  در اندازه گیری کمی و تعیین شاخص های رشد فرهنگی جوامع یکی از مهمترین معیارها استناد به میزان تولید و استفاده از کتاب یا همان مولفه «کتابخوانی» آحاد افراد آن جامعه است. البته بنده به این مبحث آشنایی کاملی ندارم اما شاید با این همه مقدمه متوجه شده باشید که می خواهم به موضوع کتابخانه عمومی سرخنکلا اشاره کنم که نقش تاثیرگذاری در «کتابخوان» شدن جوانان دیروز و امروز سرخنکلایی داشته و دارد.

   منظورم از فعال فرهنگی بی ادعایی که بیش از دو دهه از بهترین سالهای جوانی اش را در این کتابخانه صادقانه خدمت کرد نیز کسی نیست جز «حاج کاظم محمد زمانی». البته قبل از ایشان فرهنگ کتابخوانی در سرخنکلا مدیون شهید بزرگوار «محمد مقصودلو راد» است که بانی و پایه گذار این کتابخانه در سرخنکلا بود.

  زمانهایی را به یاد دارم که حاج کاظم که همه او را به نام «کاظم عمو» می شناسیم با دقت و حوصله تمام برای پیدا کردن یا معرفی یک کتاب به دانش آموزان وقت می گذاشت یا برای بنای ساختمان جدید کتابخانه و مخزن کتاب که به سالن قبلی اضافه شد مانند یک کارگر ساده ، با روحیه ایثارگرانه و فراتر از وظایف اداری خود کارگری می کرد. همیشه به معلمین و والدین دانش آموزان توصیه می کرد که بچه ها را به استفاده از امکانات کتابخانه تشویق کنند و حتی یک بار در مصاحبه با یکی از نشریات محلی استان گلستان از عدم استقبال شایسته از کتاب و کتابخوانی انتقاد کرده بود که تیتر ان مصاحبه این بود: «کتابخوانم آرزوست ...»

   اما فعالیتهای او در امور کتاب، تنها بخشی از فعالیتهای فرهنگی اش در سرخنکلا را شامل می شود. در همان سالها همزمان با کار در کتابخانه امور خطاطی و پلاکارد نویسی را نیز انجام می داد و بنده خود شاهد بودم که با چه علاقه ای تمرین خطاطی می کرد و بعضی سفارشات برای اماکن مذهبی و مراسم هیئات را می پذیرفت . گاهی نیز به دلیل آشنایی با کار صحافی و شیرازه زنی کتابهای قدیمی، کار ترمیم و صحافی قرآنهای قدیمی و مفاتیح و ... مردم را انجام می داد.

   آنها که مانند من جوانهای کمی قدیمی تر هستند به یاد دارند که «کاظم عمو» در عزاداری های روز عاشورا مسئولیت دشوار سازماندهی و هماهنگی گروه پرتعدادی از کودکان را به عهده داشت که تحت عنوان «طفلان مسلم» عزاداری می کردند و در این روز لباسهای سفیدی می پوشیدند و این شعر را زمزمه می کردند که : سقای تشنه کامان عموجان ابوالفضل...

   و علاوه بر آن هرگاه کسی از او برای امورات برق کشی یا سیستم های صوتی مساجد و هیئات دعوت می کرد ، بدون چون و چرا می پذیرفت. مخصوصاً قسمت اعظم کار برق کشی مسجد جامع را با افتخار پذیرفت و انجام داد. بعد از بازنشستگی نیز که فراغت بیشتری پیدا کرده است همیشه او را در همین صحنه ها مانند مسجد و هیئت و مراسم و ... حاضر می بینیم .

   متاسفانه اخیراً مطلع شدیم که ایشان در حادثه ای دچار برق گرفتگی شده و از ناحیه دست دچار آسیب جدی شده اند. بنده به نمایندگی از همه آنهایی که در کتابخانه سرخنکلا با کتاب مانوس شدیم و در هیئت و مساجد و مراسم مختلف مذهبی حضور گرم او را احساس کردیم، برای ایشان آرزوی سلامتی عاجل دارم و امیدوارم هر چه زودتر مجدداً ایشان را در همان سنگرها ببینیم و به او بگوییم : « کاظم عمو ؛ دوستت داریم ...»


  

 

۹۳/۰۳/۲۵

نظرات  (۳۰)

Khanomaro avaz konin  kheyli bad akhlaqe 
۰۳ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۳۷ سرخنکلایی
سلام کاظم عمو یادته شب تاسوعا داخل کودکستان لباس طفلان توزیع میکردین، بعد هیت عزاداری مسجد جامع که رسید من از کنار دیوار رد میشدم زدین تو گوشم. من ازتون نمی گذرم واگذارتون کردم بخدا اقای سرهییت.............خوب فکرکنین شاید یادتون اومد....
پاسخ:
سلام.
خوب کاظم عمو هم اگر بخواهد الان ازشما دلجویی و جبران کند، چطور شما را بشناسد و به یاد بیاورد؟
کاش شماره تلفن یا ایمیل خودتان را می نوشتید.
منتظریم ...
من کارشناسی ارشد تغذیه هستم زمان دبیرستان به کتابخانه می رفتیم چشم شما روز بد نبیند امان از دست مسسسسسئول کتابخانه که کتابخانه همه چیز  بودجز کتابخانه  تا زمان ارشد رفتم کتابخانه گرگان چند وقت پیش رفتم کتابخانه اصلا  خوشم نیامد من درس خون بودم تمام سختی ها را تحمل می کردم ولی بچه های دیگر  رفنند  دیگه پشتشون نگاه نکردند امیدوارم جو حاکم کتابخانه سرحنکلا تغییر کند ..
آقای کمالی << اشنفه از جلین << راست میگه بنده خدا دیگه . تابلو سر خط کافه رحمان (( مسیر علی آباد به سمت گرگان)) رو چسبوندن رو پل هوایی  ، از قضا پل هوایی هم 20 متر جلوتر از ورودی سرخنکلاست .
این اشنفه خودشم نفهمیده چی گفته به نظرم منظورش فاصله داشتن دوربرگردان سرخنکلا نسبت به ورودی جاده فرعی بوده ولی چون نتوانسته بگه گیج شده بیچاره

پس معلومه که خیلی از کامنتها تایید نمنی و هر چی که خودت دوست داری تایید منی

پاسخ:
سلام.
اینطور نیست که «خیلی از کامنتها» را تایید نکنم بلکه من هم مانند هر رسانه دیگری مجبور هستم «بعضی» از نظرات را تایید نکنم چون فکر می کنم موجب سوءتفاهم می شوند و فایده ای ندارند.
شما اگرجای من بودید، این کار را نمی کردید؟
۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۱ اشنفه از جلین
تره حضرت عباسی این تابلو سرخطه ره درست کنین ادم از یرخنکلا رد شد بعد مرسه به تابلو اینجوریشه دیگه ما ندیده بودیم
۰۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۵۳ م . جرجانی
قضیه این سید عزیزتر از جان شما چیه؟ ما رو گرفتی یا داری با بعضیا رمزی صحبت میکنی که از ما بهترونند؟
پاسخ:
سلام.
نه همشهری؛ «قضیه» خاصی نیست.
اگر کمی به جملاتی که بعد از این عبارت نقل می کنم دقت بفرمایید؛ متوجه می شوید.
ضمناً اگر امکان دارد خودتان را دقیق تر معرفی کنید.
یا علی.
سلام. لطفا بروز شید. خسته شدیم مطلب جدید بدید.


توی این همه بگو مگو ادعای کار فرهنگی کردن نوبره
والا بخدا
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
آقای تاجیک یک هفته است که مطلب جدید نداری و ما را با این نظرات سرگرم می کنی. داری میشی مثل وبلاگ ******* * **** ******
پاسخ:
سلام.
شرمنده ؛ گرفتارم و چند روز است که فقط برای تایید نظرات فرصت می کنم.
خدا همه را از درد بزرگ «مستاجر بودن» نجات بدهد.
انشاءالله یکی از مطالب دریافتی از همشهریان را به زودی منتشر می کنم.
ضمناً شما خودتان را معرفی (واقعی) نکردید؟ مطلبی پیشنهاد ندارید؟
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
بیچاره همه بچه های سرخنکلا که اینطوری خرابشون میکنیم بیچاره دکتر رنجبر که اینطوری زدنش اما هنوز توی این فکریم بچه های خودمون رو به هر نحوی تخریب کنیم **** *** ***** *** ** ** ******  *** **** **** ***** *** ** ***** ***** *** ****** * *** ** **** ******* *** *** ** ******* **** ** *** ***** * ** *** ****** **** **** *** *** ** *** ** ** ****** **** *** *** ***** *** *** ** *** **** ** ******  **** *********** **** ****** ** ****** ** ****** **** **** ***
پاسخ:
سلام.
آسمان بار امانت نتوانست کشید    قرعه فال به نام من دیوانه زدند
محمد جان اگر مسئولی نتواند انتقادها ( بجا و بیجا) ، مشکلات و سنگ اندازی ها، تنگ نظری ها و بی مهری ها و کم لطفی ها و ... را تحمل کند ، مطمئناً دیر یا زود عطای «خدمت» را به لقایش خواهد بخشید.
تا بوده چنین بوده ...
اما باید تلاش کنیم که چنین نباشد!
ببخشید که مجبور شدم قسمتی از متن نظر شما را نمایش ندهم.

کامنت منه نذاشتی؟!!!

پاسخ:
سلام.
خوب معلومه که نذاشتم «88» جان!
واقعاً انتظار داشتی تاییدش کنم ؟!
می خواستی حوادث سال 88 تکرار بشه؟
(-:
۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۸ ملیحه تاجیک
من گرگان زندگی می کنم و هیچوقت به این کتابخانه عمومی سرخنکلا نرفتم ولی هر وقت میام سرخنکلا از اینکه شهر کوچک خودم کتابخانه عمومی دارد که همیشه باز است و دانش اموزان و دانشجویان از ان استفاده میکنن احساس می کنم که باید از افرادی که این امکان رو فراهم کردن برای فرهنگ سرخنکلا تشکر کنم.
سلام البته من هم اوایل چنیین احساسی داشتم ناشناس  یعنی کارمند این دو اداره است  الان هم یک ارتباطی با اونها داره قطعا  سرمان را جایی  کلاه میگذارند  و افکارشان را میگذارند برای  ما

سلام صابر با مرام

شما هنوز این شخص را نشناختید ؟ من  فکر می کنم آقای تاجیک نه فامیل بخشدار نه شهردار و فکر میکنم تازه وارد این وبلاگ شده ایید.

با سلام

آقا من میخوام از این انسانهای فداکار در یک مراسمی تقدیر  بشه را انجام بدم کی من همایت می کنه ؟کی کمک مالی می کند؟ و؟و؟

پاسخ:
سلام.
واقعاً نمیدانم!
البته کمک مالی زیادی که نمی خواهد، بلکه بیشتر همدلی و هماهنگی لازم دارد.
سلام به حضور هر چی سرخنکلایی بامرام. از همه خواهش می کنم که نگذارید یک فردی ناشناس که مطمئنم یا کارمند شهرداری و بخشداری است یا از فامیلهای خودشان شما را سرکار بگذارد. اینها حتما هدفی برای ساختن این سایت دارن و میخواهند بازی جدیدی توی سرخنکلای بی سروصاحب راه بیندازن وفردا نویسنده همین سایت را استخدام می کنند وبهش پست و مقام میدهند تا از گندکاریهایشان چیزی نگوید.
پاسخ:
سلام.
از این همه لطف و ارادت و مخصوصاً «مرام» شما شرمنده شدم.
البته تشخیص خوبی دادی، چون من خیلی بیکارم و تا بحال چند جا کارکرده ام ولی نتوانسته ام شغلم را حفظ کنم. شاید هم برای همین باشد که تصمیم گرفتم از این راه وارد شوم.


ضمنا احترام گذاشتن به بزرگتر ها در مساجد وهیئت ها   مهمتر است از همایش وغیره ای کاش وقتی توی مساجد واماکن عمومی هستیم از بزرگتر های مان یاد کنیم  واحترام بگذاریم  احترام یعنی عملی باشد والبته با برگزاری همایش فعالین فرهنگی هم کاملا موافقم ولی ما  خودمان باید قدم به جلو بگذاریم
پاسخ:
سلام
خودمان یعنی چه کسانی؟
سلام به عمل کار براید نه به حرف ....برادر جان این نوع کارها معمولا خود جوش  انجام میشه یعنی  یکعده  جوانان خوش ذوق و فرهنگ دوست قدم به جلو و از مسولین هم کمک میگیرند ببینید میبینید بعضی چیز ها باب شده بر خلاف همه جا  عموم مردم  کنار میشینند و مردم  در کنار مسولین  فعالیت انجام میدن  خلاصه برادر همه در کنار هم میتونند کار انجام بدهند نه فقط .......
واقعاً باید یک نفر باشد که چنین افرادی را یاد کند و تجلیل کند نمی دانم چرا مسئولین به فکر این چیزها نیستند مگر خودشان دو روز دیگر بازنشسته نمی شوند و توقع احترام و بزرگداشت برای خدماتشان ندارن تازه یک چیز دیگر این است که این کارها باعث تشویق و آموزش احترام به بزرگترها به جوانان و نسلهای بعد می شود با این کار می توانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم سرخنکلایییها قدر فرهنگی هانشان را می دانند.
پاسخ:
سلام .
وظیفه بنده یادآوری و نوشتن چند سطر درباره این افراد است.
مسئولان هم انشاءالله به فکر هستند یا اگر نیستند از این به بعد به فکر خواهند بود.
یا علی.
سلام من هم مدتی است که زیاد به این مسائل در سرخنکلا فکر می کنم و به نظرم باید یک نفر داوطلب یا پیشقدم شودبرای اینکه همایش یا جلسه ای در سرخنکلا برگزار بشود برای استفاده بیشتر از ظرفیتها اینجوری که در اینترنت هیچکس یکدیگر رانمیشناسد فایده زیادی ندارد .
پاسخ:
سلام.
پیشنهاد خوبی است.
البته این همایشها و جلسات تاثیرات مقطعی و بسیار کوتاه مدت دارد و معمولاً تصمیمات آن ضمانت اجرایی کمی دارد اما مباحث رسانه ای در طول زمان بوده و می تواند کمک خوبی برای آن جلسات باشد.

سلام . از موضوع زیبایی که بازشکافی و تحلیل کردید لذت بردم و جواب بسیاری از سوالات خودم را گرفتم تقاضا دارم این مسیر را ادامه دهید.
پاسخ:
سلام.
با تشکر از شما آقای « همشهری 2 » !!
انشاءالله این مطلب را در آینده بصورت مشروح تر خواهم نوشت.
اقای تاجیک از شما بعید  این همه پاسخ برای چه هر کس خدمتی به سرخنکلا کرده خدا پدرش وامواتش بیامرزد...اما مرحوم عزیز مقصودلو میدانی بچه ها را ماورد مدرسه  لباس میداد واونهایی که وضع مالی خوبی نداشتد زیر بال وپر میگرفت که الان هیچ مدیر ومعلمی این کار را نمیکند میدانی وقتی میگن تقی نظری یعنی چی یعنی یک عالم عشق به بچه های سرخنکلا میدانی رحمت مقصودلو یعنی چی رحمت یعنی تمام محبت به بچه ها وتمام تلاش یک معلم یعنی ادبیات نسل ما در سرخنکلا میدانی مرحوم حسن عسگری یعنی چی یعنی یکدنیا دستور زبان فارسی باعشق برای بچهها ومصطفی تاجیک وشیخ یحیی بیک و شیخ غلام وشهدای گرانقدر مان که فرهنگ و حفظ فرهنگ اسلامی شیعی یعنی همونها که جانشان را نثار انقلاب کردند  ووووووعمو کاظم خداییش مثل حاج حسن محمد خانی برای سرخنکلا خیلی زحمت کشیده  وخدا عزتشان دهد
پاسخ:
سلام مجدد.
با این شخصیتهای که نام بردید، نتیجه گرفتم که بیشتر موافق نظر من هستید.
قبول دارم که جای این مطالب اینجا ودر قسمت نظرات نبود.
شما نیز درباره معلمهای امروز کمی بی انصافی کردید!
پایدار باشید.
با سلام -الان برای آقای محمد زمانی اتفاقی افتاده که خدا را شکر بخیر گذشت همون کاظم عمو خودمون
پاسخ:
سلام.
خدا را شکر .
سلام ویژه بنده را به ایشان ابلاغ بفرمایید.
ایشان برای شما که واقعاً همان کاظم عمو هستند!
(-:
سلام ممنون از دقت وتوجه شما به نظرات و اینکه با صبر وحوصله پاسخ می دهید.بنده نفی و انکار نکردم زحمات فعالان فرهنگی را. شاید نتوانستم منطورمو بیان کنم.
منظور این بود که از گفتن کلمه فعاان فرهنگی یاد این عزیزان افتادم .وخواستم تا بدین صورت قسمت کوچکی از دین خودرا که پاسداشت نام این عزیزان در محضر سرخنکلاییهای عزیز بود ادا نموده باشم.
بازم ممنون از صبر و حوصله جنابعالی
در پناه حق. عزت متعالی

پاسخ:
سلام.
منظور من از این مطالب نیز بیان پاسخ به بخشی از بدنه اجتماعی سرخنکلا که نوعاً چنین مواردی را مطرح می کنند بود، نه صرفاً شخص شما.
ضمناً کاش نام مبارکتان را می نوشتید تا از نظراتتان بهتر استفاده کنیم.
یاعلی.
خودمانیم، عجب گیری دادی به طرف. حالا یک چیزی گفت شما خیلی سخت نگیر همشهری.
پاسخ:
سلام.
من به این کار «گیر دادن» نمی گویم و آن را «بحث و گفتگو» و «همفکری و تبادل نظرات» با همشهریان عزیز سرخنکلایی می دانم که یکی از اهداف اصلی بنده از راه اندازی این وبلاگ بوده است.
ضمناً این بزرگوار حرف بسیاری از همشهریان که بارها در جاهای مختلف شنیده ایم را بیان فرمودند و بنده هم نظر خودم را .
انشاءالله در مطلب جداگانه دیگری مشروحاً درباره این موضوع مطالبی خواهم گفت.
موفق باشید.
سلام

حالا که بحث فرهنگ پیش امد باید خدمتتان عارض بشم که بانی و فعال فرهنگی در سرخنکلا به کسانی گفته میشه که اولین مدرسه ها و حتی دومین مدرسه در منطقه گرگان را در سرخنکلا احداث و تاسیس نموند.
بانیان فرهنگی چون عزیزالله مقصودلو و ... که فرهنگ و پیشرفت سرخنکلا مدیون انهاست. برای شادی روحشان صلواتی می فرستیم و فاتحه ای می خوانیم.به نظر من کافی نیست .حداقل می توانیم همایشها  و جلساتی را برای گرامیداشت یاد انها برپا نماییم .شخصیت های برجسته شهرمان را به فرزندانمان بشناسانیم.
وادامه دهندگان راه این بزرگان باشیم....روحشان شاد
پاسخ:
سلام.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
این صلوات برای امتثال امر شما.
اما بعد،
ضمن تشکر از دقت نظر شما ؛
من از این جمله شما که فرموده اید: بانی و فعال فرهنگی به کسانی گفته میشه که ... چنین برداشت کرده ام که منظورتان این است افرادی که بنده به عنوان فعال در عرصه فرهنگ اعم از مسائل مذهبی(ملاها) یا معلمین و آموزش و پرورشی های جدید یا همین بزرگواری که در این مطلب نام بردم را فعال فرهنگی محسوب نمی کنید. یعنی به نوعی حصر و قید درباره تعریف فرهنگ و فعال فرهنگی برای سرخنکلا قائل هستید. اگر چنین برداشتی صحیح است، بنده علیرغم اینکه شما را نمی شناسم و با کمال احترام، از اساس با این نظر شما مخالفم.
این مخالفت بنده به این معنی نیست که زحمات فرهنگیان دهه 20 و 30 و 40 یعنی افراد بزرگواری همچون عزیزالله مقصودلو و حبیب الله مقصودلو و ... در سرخنکلا را نفی کنم چرا که اگر آنها دبستان ها و مدارس سرخنکلا را تاسیس نمی کردند، این تعداد افراد تحصیل کرده و با سواد در سرخنکلا در دوره های بعد تربیت نمی شدند.
  اما بنده اولاً با مترادف دانستن معنای سواد، دانش علمی و مدرک تحصیلی با معنای فرهنگ مخالفم و ایضاً با اینکه هر کس در این دوره زمانی (دهه 20 تا 50 ) نبوده را فعال فرهنگی ندانیم.
  با نگاهی به نظرات جامعه تحصیلکردگان سرخنکلا که می توانیم با اندکی تسامح آنها را روشنفکران سرخنکلا بنامیم مثلا در وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و تشکلهای اندک فرهنگی و حتی محافل اجتماعی موسمی به راحتی می توانیم بفهمیم که هرگاه صحبت از فرهنگ و فعالین فرهنگی و تجلیل و تکریم از بزرگان در این عرصه می شود، این دوستان فوراً نام همین عزیزان بزرگوار را ذکر کرده و از جمله خدمات آنها را تاسیس مدرسه نام می برند. همین و دیگر هیچ!
 آیا این عزیزان به جز کار آموزشی و رواج تحصیلات مدرسه ای،  در عرصه تبلیغ دینی، توسعه فرهنگ عمومی، تعیین یا اصلاح آداب و رسوم عمومی مردم سرخنکلا ، تشوبق و ترغیب نخبگان قشر متوسط و پایین تر مردم سرخنکلا و صیانت از مرزهای اعتقادی مردم سرخنکلا و دهها موضوع مشابه دیگر فعالیت نداشته اند؟
تا جایی که من اطلاع دارم حتی برخی از آنان تحصیلات حوزوی داشته و تا حدی ملبس به لباس روحانیت بوده اند و به برخی از آنها شیخ گفته می شد.
آیا نمی توان این فعالیتها را در قالب جمع آوری آثار، تنظیم مقاله پژوهشی ، زندگینامه، خاطره، مصاحبه با شاگردان یا فرزندان و بازماندگان آنها و ... بازگو کرد؟
شاید شما کتاب زندگینامه و خدمات آیت الله سید علی نقی امین که بنا به وصیت پدرش که در زمان مشروطه به سرخنکلا تبعیدشده بود و دهها سال در سرخنکلا صاحب منبر بود را دیده باشید، چرا کسی همت نمی گمارد که چنین اثری تدوین کند؟
چرا این قشرِ به زعم بنده روشنفکر، در این موضوعات و قالبها هیچگاه نتوانسته مطلبی درخور شان و شایسته این بزرگواران تولید و منتشر نماید؟ بجز چند قطعه عکس که فرزند گرامی مرحوم عزیزالله مقصودلو (رحمت الله علیه)در اختیار همگان گذاشته اند که جای تشکر دارد و البته دهها بار در جاهای مختلف بازنشر شده چه کاری برای معرفی آنها شده؟
 بنده عمیقاً معتقدم اینکه هر گاه بحث از فرهنگ و افراد فرهنگی در سرخنکلا بشود به بهانه اینکه در دهه 20 تا 50 ما چنین شخصیتهایی داشته ایم و مدرسه داشته ایم، مانع از این بشویم که افراد دیگر و فعالیتهایشان دیده بشوند، نوعی آدرس غلط دادن است. نمی خواهم وارد بحث فرهنگ و فعالین فرهنگی در وضعیت کنونی بشوم چون مطمئناً بحث اختلافی خواهد شد و خلط مباحث سیاسی این مبحث را عقیم خواهد گذاشت.
اما لبِّ کلام حقیر این است، که اگر درباره فرهنگ و فعالین فرهنگی سرخنکلا در دهه 20 تا 50 مطلبی نداریم ، مانع از بازگفتن مطالب درباره فرهنگ و فعالین فرهنگی نسلهای بعد در مقطع زمانی دهه 60 و 70 نشویم .
علیرغم همه این توضیحات، این بنده حقیر آمادگی دارم چنانچه شما یا هر عزیز دیگری مطلب کوتاه، خاطره، مقاله ، مطالعه موردی و یا هر قالب دیگری درباره همان مقطع زمانی قبل هم دارید با کمال میل منتشر کنم. اما به شرط اینکه دوباره چندتا عکس سیاه و سفید صدبار تکرار شده و چند جمله خلاصه درباره اینکه در چه سالی مدرسه تاسیس شد و چند تا دانش آموز داشت و ... نباشد.
بسم الله . این گوی و این میدان ...
یا علی.
۲۶ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۳ ف. مهاجر مجنی
اما قسمت خانومهای کتابخانه همیشه بسته بود یا مشکل داشت.
like ...like....like

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">