پایگاه اطلاع رسانی*سرخنکلایی ها* ، رسانه ای برای همه مردم سرخنکلا

امروز داشتن رسانه ی خوب، یک ضرورت فرهنگی است

پایگاه اطلاع رسانی*سرخنکلایی ها* ، رسانه ای برای همه مردم سرخنکلا

امروز داشتن رسانه ی خوب، یک ضرورت فرهنگی است

سلام. «سرخنکلا» شهر کوچکی است در ایران اسلامی از استان زیبای گلستان؛ گرگان، بخش بهاران. ما تلاش خواهیم کرد تا حلقه وصل و همفکری همه بچه های «سرخنکلا» باشیم که می خواهند کمک کنند برای کارهای فرهنگی در «سرخنکلا».
آی دی ما در تلگرام @blogger1404

آخرین نظرات

  بدون هیچ مقدمه مفصلی، شما را به خواندن این مصاحبه جالب با یکی از گویندگان قدیمی «رادیو گرگان» دعوت می کنم که در این مصاحبه ایشان ذکر خاطره ای درباره سرخنکلاته در دهه 1350 را به میان می آورد که البته برای من سوالهای زیادی ایجاد کرد. (!)

شما می توانید متن کامل این مصاحبه ایشان با خبرگزاری مهر که دیروز یعنی سوم شهریورماه منتشر شده است را

۷ نظر ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۵۱

   «افتخاری فرهنگی دیگری برای شهر سرخنکلا » . وقتی داشتم این تیتر را انتخاب می کردم به ذهنم رسید که خیلی ها از اینکه مرتب گفته بشود سرخنکلا سابقه فرهنگی چنین و چنان داشته و بزرگانش چه کسانی بوده اند بسیار لذت می برند و با اینکه اطلاعات کمی را می توانند برای این ادعایشان بیان کنند اما به اصرار سعی در اثبات آن را دارند. اما در این وبلاگ همانطور که از مطالب قبلی اش هم معلوم است سعی شده تا حد ممکن از استعدادها و سرمایه های موجود فرهنگی و موفقیتهای فعلی ذکر کنیم تا به نوعی تشوبق بشوند و کمتر از سوابق و گذشته ها .

   خبر خوشحال کننده و مسرت بخشی که اخیراً به دستم رسید این بود که یکی از جوانان خوب سرخنکلایی یعنی آقای

۹ نظر ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۴۲

تصاویری از بارندگی شدید و البته کوتاه مدت تابستانی دیروز در شهرمان سرخنکلا، به دستم رسیده است که تقدیم شما می کنم. امیدوارم

۸ نظر ۲۵ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۷

  بارش باران شدید که از روز گذشته در مناطقی از شرق و غرب گلستان آغاز شده بود بالاخره از حوالی ساعت 11 صبح امروز جمعه به سرخنکلا و بخش بهاران رسید. در حالی که در برخی از مناطق استان شدت این بارندگی ها طی سی سال اخیر بی سابقه گزارش شده، می توان گفت شدت بارش تگرگ و باران در سرخنکلا نیز کم سابقه بوده و موجب ایجاد خسارتهایی به محصولات کشاورزی و آب گرفتگی معابر عمومی و همچنین آسیب دیدن تعدادی از منازل شهروندان شده است.

این در حالی است که به علت وزش باد، جریان برق نیز در سرخنکلا دچار قطعی متناوب شده که

۴ نظر ۲۴ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۵

  اوایل کار شاید خیلی ها این مسئله را جدی نمی گرفتند. راه اندازی تاکسی خطی بین سرخنکلا و گرگان چندین سال بود که از فرضیه ای محتمل در ذهن مسئولین شهری تا حداکثر طرحی با موانع متعدد در جلسات شورای شهر ، فراتر نرفته بود.

  شورای جدید شهر سرخنکلا که حدود یک سالی هست زمام امور شهری را به دست گرفته اما عزمش را جزم کرد تا مشکل تردد خط 15 کیلومتری مذکور را برای قریب به 7000 نفر جمعیت ساکن و غیر ساکن در سرخنکلا حل کند. جلساتی با رانندگان بومی خودروهای مسافربر شخصی انجام شد که به نتیجه نرسید. عمده ترین موانع آن هم اول تاکید رانندگان بر استفاده از خودروهای فعلی خودشان بود که اغلب پراید است. در حالی که برابر مقررات سازمان حمل و نقل راهی برای قانونی کردن این کار غیرقانونی - یعنی مسافربری برون شهری با خودروی پراید - وجود نداشت.

  مشکل دوم هم محدودیت تسهیلات دولتی برای تبدیل کردن همین پرایدهای موجود با خودروهای با ایمنی بیشتر مانند سمند و پژو بود که نتیجه پیگیری های مربوط به آن نیز به اطلاع مردم رسانده نشد.

  اما مشکل به همین جا ختم نشد. اوایل همین هفته بود که اطلاعیه هایی در سطح شهر و خیابان اصلی نصب شد که حکایت از

۱۴ نظر ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۰۷

  یکی از خوانندگان محترم وبلاگ که خودشان را معرفی نکرده اند مطلبی برای بنده ارسال کردند که عیناً آن را درج می کنم. اگر چه بنده با شماره تلفن ذکر شده در این مطلب تماس نگرفته ام اما هر یک از مخاطبان گرامی که مایل به همکاری و ارائه آثار خود به این فراخوان فرهنگی باشند می توانند در صورت عدم موفقیت در ارتباط و ارسال اثر ، مراتب را در بخش نظرات همین مطلب درج کنند تا از همین طریق به اطلاع برگزارکنندگان رسانده شود.

  گروه وبلاگ سرخنکلایی ها نیز به نوبه خود ضمن تشکر از این ابتکار فرهنگی برای معرفی فرهنگ و مردم سرخنکلا ، آمادگی خود را برای هرگونه همکاری دیگر نیز اعلام می کند.

  متن فراخوان آثار مردمی برای معرفی فرهنگی سرخنکلا

   بیستم شهریور ماه، برابر با روز گرگان، شرکت تجاری و تبلیغاتی شکوه در نظر دارد جشنواره ای برای یادبود بزرگان سرخنکلا که در تاریخ استرآباد نقش مهمی داشتند، برگزار نماید. به همین منظور مسابقه ای با موضوعات زیر

۹ نظر ۲۲ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۹

   بعد از پیگیری های مستمر و زحمات شورای اسلامی شهر سرخنکلا ، بالاخره روز دوشنبه بیستم مرداد ماه جلسه بررسی مشکلات و موانع برنامه های شهری سرخنکلا با معاون وزیر کشور برگزار شد.

   در این جلسه که با حضور دو تن از اعضای شورای اسلامی شهر و همچنین شهردار سرخنکلا به همراه حجت الاسلام سید علی طاهری نماینده مردم گرگان و آق قلا با آقای مهندس «خندان دل» معاون عمرانی وزیر کشور و رئیس سازمان همیاری ها و شهرداری های کشور و همکاران ایشان برگزار شد، ابتدا موانع و مشکلات شهرهای نوپا و جدید مانند سرخنکلا به ویژه موضوع تحقق درآمدهای شهرداری و لزوم اختصاص کمکهای بیشتر دولتی مورد بحث و تاکید قرار گرفت و سپس

۱۱ نظر ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۸

   در روزگاری که هر یک از ما گرفتارِ گرفتاریهای خودمان هستیم شاید هفته ها و ماهها بیایند و بروند و به یادمان نیاید که روزی «روح الله» درباره ارزش شهدا در جامعه آفت زده ما فرمود: «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود» و درباره والدین و خانواده های شهدا هم این جمله پرمعنی را که: « شما خانواده های شهدا چشم و چراغ این ملتید.»

  شاید دیگر بتوانید حدس بزنید رویدادی که مرا وادار کرد این چند سطر را بنویسم چیست. درگذشت پدر گرامی «شهید حسین مقصودلو» یعنی مرحوم حاج محمود مقصودلو که همین امروز اتفاق افتاد و مرا نیز مانند بسیاری دیگر از نوجوانهای نسل دهه 60 سرخنکلا به فکر فرو برد.

   به یاد دارم که

۶ نظر ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۴۹

نتایج مسابقات کیک بوکسینگ :

رده جوانان:

وزن 51 کیلوگرم - نفر اول: امیر محمد بهرامی از  نوکنده - گلستان
وزن 54 کیلوگرم - نفر اول سید رضا رضایی از مازندران
وزن 91 کیلوگرم - نفر اول محمد مقصودلو نژاد از سرخنکلاته
۲ نظر ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۱

  با عرض پوزش از همشهریان محترم بابت تاخیر ، تصاویر راهپیمایی روز جهانی قدس در سرخنکلا که اخیراً به دستم رسید را جهت مشاهده مخاطبین محترم در وبلاگ قرار می دهم. البته با توجه به اینکه چند روز از این راهپیمایی گذشته است ابتدا

۴ نظر ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۵

   خیلی از دوستانی که روزانه به این وبلاگ سر می زنند گلایه دارند که چرا بعضی مواقع چندین روز مطلب جدیدی در وبلاگ وجود ندارد یا اینکه چرا این وبلاگ اخبار جدید سرخنکلا را پوشش نمی دهد. بعضی وقتها هم دوستانی از طریق تماس تلفنی یا پیامک و یا در قسمت نظرات همین وبلاگ مطالبی را پیشنهاد یا اخباری را به اطلاع بنده می رسانند که از همه آنها تشکر می کنم.

   اگر چه بارها گفته ام هدف این وبلاگ، صرفاً یک «رسانه خبری» بودن نیست اما لازم است برای نیل به همان اهداف فرهنگی که قبلاً نیز ذکر شده است گاهی درباره اخبار تحولات و رویدادهای فرهنگی سرخنکلا نیز اخباری درج شود.

  طی دو سه روز اخیر چند خبر جدید که هر یک به نحوی صبغه و رنگ فرهنگی و اجتماعی دارند به دستم رسیده است که سعی می کنم بدون تحلیل و توضیح آنها را ذکر کنم اگر چه

۹ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۸

  در شب شهادت مولی الموحدین (علیه السلام) مراسم متمرکز دومین شب قدر با همکاری همه هیئات مذهبی و با حضور هزاران نفر از مردم شهر سرخنکلا برگزار شد.

   در این مراسم معنوی و وحدت آفرین که برای اولین بار بصورت متمرکز برگزار شد، محمد تجری قاری بین المللی قرآن کریم به تلاوت قرآن کریم پرداخته و سپس حجت الاسلام والمسلمین بابامحمدی امام جمعه سرخنکلا سخنرانی نمودند. در ادامه این برنامه، مراسم معنوی قرآن به سر گرفتن و احیاء شب بیست و یکم توسط حجت الاسلام و المسلمین عرفانیان که از آستان قدس رضوی مهمان مردم سرخنکلا بودند، برگزار گردید.

  لازم به ذکر است این مراسم متمرکز به دعوت

۱۹ نظر ۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۵:۲۲

   ایام ماه مبارک رمضان برای همه ما یادآور خاطرات خوبی است. بجز روزه داری و افطارها و سحرهای زیبای آن، برای ما سرخنکلایی ها مانند همه مردم مومن ایران اسلامی، حضور پررنگ و بیش از پیش مردم در مساجد و مراسم مختلف این ماه همواره در ذهن ها ماندگار بوده است. قدیمی تر ها به یاد دارند که چه منبرها و روضه ها و هیئت هایی در این ماه برگزار می شد و هر چند که اکنون نیز برگزار می شود اما گذشته ها حال و هوای دیگری داشت.

   وقتی که دعای نورانی « یا علی و یا عظیم ... » پس از هر نماز در مساجد قرائت می شود بسیاری از نوجوانان و جوانان همراه با بزرگترها آن را زمزمه می کنند و بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء و قبل از منبر روحانیون در مساجد سنت برگزاری دعای افتتاح از آداب این ماه در مساجد سرخنکلاست.

  امسال هم مطلع شدیم که مسئولین شهری سرخنکلا برای برگزاری مراسم متمرکز احیای شب 21 رمضان (جمعه شب) برنامه ریزی کرده اند. این برنامه

۶ نظر ۲۶ تیر ۹۳ ، ۱۵:۵۵

  بعضی چیزها هستند که وقتی با دقت درباره آنها فکر کنی، علیرغم سادگی دنیایی از مفاهیم و نشانه ها را در خود دارند. چند روز قبل در میان یادگاری های دوران خردسالی خودم نامه ای جالب پیدا کردم که نمی دانم چطور به دست من رسیده است اما الان مطمئناً از بسیاری از یادگاری های شخصی و خانوداگی ام برایم ارزشمند تر است.

  به یاد دارم آن سالها هر چیزی که مربوط به «جنگ» بود را با دقت و در جای مطمئن نگهداری می کردم، از دفترچه خاطرات پدرم در جبهه گرفته تا عکسهای برادرم و دوستانش پای اتوبوس هنگام اعزامشان به منطقه و تصاویری از تشییع یا مراسمی که برای شهدای روستای آن روز سرخنکلا برگزار می شد. یا حتی چند پوکه فشنگ خالی که بزرگترها از جبهه برایمان به سوغات می آوردند یا خودمان با کنجکاوی کودکانه مان و تلاش فراوان در حوالی «تپه مقصوتی»

۱۷ نظر ۲۰ تیر ۹۳ ، ۱۲:۲۹

   یکی از دوستان در ایمیلی برای من نوشته بود: « من وقتی مطالب مختلف در وبلاگ شما را می خوانم احساس می کنم خیلی رسمی و خشک هستند و آنطور که شایسته ارتباط گرفتن و صمیمیت با خوانندگان است، احساس خودمانی بودن نمی کنم. »

  وقتی به این نظر ایشان کمی فکر کردم به نظر خودم هم این مسئله تاحد زیادی درست بود! شاید یکی از دلایلش این باشد که اغلب موضوعاتی که تاکنون به آنها پرداخته ام موضوعات جدی اجتماعی مربوط به سرخنکلا یا اخبار و مطالبی درباره مشکلات و کمبودهای شهرمان بوده است.

  دیشب که در یکی از رسانه های مجازی اخبار را می خواندم به چند عکس زیبا با موضوع یکی از مواهب الهی این روزها در جنگلهای استان گلستان برخوردم که علاوه بر زیبایی، لذیذ، شیرین و چشم نواز هم هست! و فکر کردم خوب است برای

۸ نظر ۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۹:۴۵

فرارسیدن ماه مبارک رمضان، بهار قرآن و ماه غفران الهی را به همه مسلمانان و شیعیان جهان، خصوصاً همشهریان عزیز سرخنکلایی تبریک عرض می کنم و در این ماه عزیز از همه شما التماس دعا دارم.


یا رب مرا به سلسله انبیا ببخش * * * بر شاه اولیا ، علی مرتضی ببخش

یا رب گناه من بود از کوهها فزون * * * جرم مرا به فاطمه ، خیر النسا ببخش

هر کار کرده ام ، همه بد بوده و غلط * * * یا رب مرا تو بر حسن مجتبی ببخش

۱۰ نظر ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۱:۳۰
   یک هفته ای بود که به دلیل مشغلات زیاد نتوانسته بودم مطلب جدیدی در وبلاگ بگذارم و شمارنده بازدیدها نشان می داد که روز به روز از تعداد بازدیدها کم می شود چون خیلی ها که یکی دو بار می آمدند و می دیدند که مطلب جدیدی نیست و به قول معروف دست خالی بر می گشتند، روزهای بعد رغبتی برای مراجعه نداشتند.
    امروز فرصتی شد که مطلب یکی از خوانندگان همشهری وبلاگ را - البته با کمی تغییر - منتشر کنم که
۱۳ نظر ۰۲ تیر ۹۳ ، ۲۰:۵۷

  بعضی وقتها که بحث از کارهای فرهنگی یا شخصیتهای فرهنگی می شود فکر می کنیم باید دنبال افراد معروف و سرشناسی بگردیم که مثلاً در چندین جشنواره یا همایش از آنها تجلیل شده یا صاحب چند عنوان ملی و بین المللی هستند. اما به نظر من این تصور صحیح نیست و ناشی از نوعی نگاه غیردقیق و سطحی به موضوع «فرهنگ» است.

   به یاد دارم که سید عزیزتر از جان ما در جایی فرمود: «فرهنگ به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم». بنابراین نمی توان پذیرفت که این هوا اینقدر کمیاب باشد و باید برای آن فانوس به دست بگیریم و گرد شهر بگردیم! چه بسیار شخصیتهای فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی در اطراف ما فعال و جاری هستند که تنها باید کمی به حضور آنها دقت کنیم تا

۳۰ نظر ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۰۶:۵۲

    سالروز میلاد مسعود حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به همه منتظران و شیعیان آن حضرت تبریک عرض می کنم. فرصت نشد تا بسته جدیدی از اشعار و پیامکهای زیبا برای این مناسبت تنظیم کنم اما تصاویری از جشنهای شب نیمه شعبان که با حضور پرشور و همدلی همه مردم خصوصاً جوانان سرخنکلایی برگزار شد را تقدیمتان می کنم.

    مشاهده عکسها در ادامه مطلب ...

   

۲۲ نظر ۲۳ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۱

  با خواندن یکی از مطالب قبلی این وبلاگ خاطرات مربوط به حدود سی سال قبل یکی از همشهریان خوش ذوق سرخنکلایی زنده شده و ایشان نیز تاکنون چندین خاطره برای وبلاگ ارسال کرده اند که امروز فرصتی شد تا با توجه به اینکه در آستانه نیمه شعبان هستیم و مناسبت موضوعی آن هم درباره عیدنیمه شعبان است، یکی از آنها را منتشر کنم.
   البته بنده برای روان بودن و سهولت دربرقراری ارتباط نویسنده با شما مخاطبین عزیز کمی اصلاح و تغییر و توضیح در متن اصلی ایجاد نموده ام ولی تلاش کرده ام تا چهارچوب و شاکله اصلی این خاطره یا داستان کوتاه تغییر نکند.
ضمن دعوت از همه همشهریان گرامی سرخنکلایی برای ارسال مطالبشان برای این وبلاگ، استدعا دارم حتماً نظراتتان را در خصوص این مطلب و سایر مطالب وبلاگ بنویسید.

******

    این خاطره مربوط به  یک روز گرم تابستانی در دهه 60 است. روزهایی که من دوران نوجوانی را کم کم پشت سر می گذاشتم و مثل هر تازه جوان دیگر دوست داشتم از مسائل اجتماعی جامعه بیشتر سر در بیاورم و حضور بیشتری در بین مردم داشته باشم. آن وقتها سرگرمیهای ما مثل جوانان امروز نبود. نه اینترنت بود و نه کامپیوتر و نه آن چیزهای دیگر .

   حوالی ساعت 4 بعد از ظهر در حالی که هنوز شدت گرمای خورشید تابستانی باقی بود، با یک ساک ورزشی از خانه زدم بیرون.  اولین صدایی که در کوچه شنیده می شد صدای هجی کردن (1) قرآن بچه ها با صدای بلند بود که از منزل شیخ غلام و ملاشهربانو به گوش می رسید. یک نفر داشت سوره 

۳۰ نظر ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۵