امروز دوم اسفند بود و سی و ششمین سالروز شهادت اولین شهید سرخنکلایی و تنها شهید سرخنکلایی در دوران مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی یعنی شهید محمد مقصودلو راد. برای بزرگداشت این شهید عزیز از چند جهت برخودم فرض دانستم که چند سطری بنویسم .
اول از این جهت که همانطور که ذکر شد این شخصیت به تمام معنا «مبارز» و «انقلابی» اولین شهیدی بود که جوانان سرخنکلا را با راه و رسم شهادت در مسیر انقلاب آشنا کرد. در مطلبی درباره ایشان می خواندم که در آن سالها
مدتی قبل بود که در بخش نظرات همین وبلاگ ، شهردار سرخنکلا در پاسخ به یکی از مخاطبان همشهری موضوع تحقق کامل بودجه شهرداری سرخنکلا در سال 93 را اعلام کرد. ایشان حجم بودجه مصوب سال 93 را یک میلیارد و یکصد میلیون تومان اعلام کرده بودند که با توجه به تصویب متمم بودجه برای سال 93 این حجم به یک میلیارد و 550 میلیون تومان افزایش یافته بود.
اخیرا نیز سایت رسمی شهرداری سرخنکلا حجم پیشنهادی بودجه شهرداری برای سال 1394 را مبلغ
یادم می آید سال گذشته و در یکی از اولین مطالبی که در همین وبلاگ منتشر کردم، از یادواره شهدای سرخنکلا باعنوان «فرصتی که از دست رفت» نام بردم و از دوستانی که از برگزاری مراسم مطلع بودند و برای اطلاع رسانی و گزارش رسانه ای پس از برگزاری آن اقدامی نکرده بودند، کمی اظهار گله مندی داشتم.
اما به لطف الهی و مدد شهدا ، پس از گذشت یک سال از فعالیت جدی این وبلاگ و جذب مخاطبان عزیز همشهری و غیرهمشهری، امسال تعداد دوستانی که با گروه وبلاگ همکاری می کنند نیز افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کرده است. به همین دلیل گزارش خبری برگزاری یادواره شهدا هم
یادواره سالانه شهدای سرخنکلاته باعنوان «44 لاله عرش نشین» پنجشنبه شب و با حضور صدها نفر از اقشار مختلف این شهر برگزار شد. در این مراسم که در مسجد جامع سرخنکلا برگزار شد، خانواده های معظم شهدا و ایثارگران، مسئولین شهر و بخش بهاران، فرهنگیان و آحاد مردم و به ویژه جوانان سرخنکلا شرکت داشتند.
در آغاز این مراسم پس از قرائت قرآن مجید توسط قاری مطرح کشور برادر
این همه مشکلات هست. این همه تبلیغات علیه انقلاب هست. این همه گرانی و تبعیض هست. آیا کسی می تواند نبیند و انکار کند؟!
اصلا مگر مشکلات این مردم زحمتکش و کم توقع و نجیب، انکار کردنی است؟
اما امروز یعنی چهار شنبه 22 بهمن 1393 در اوج همه مشکلات و گرانی ها و فشار اقتصادی و ...
امروز یکی از دوستان پیامکی برای من فرستاد درباره خبر شرکت بسیجیان سرخنکلا دررزمایش «فجر انقلاب» که روز گذشته در گرگان برگزار شده است. از ایشان درخواست کردم که مطالب تکمیلی و تصاویر حضور این دوستان در رزمایش را برای وبلاگ ارسال کند اما ایشان فقط
اول: باز هم ببخشید که مدتی نبودم. دیروز که روز شادی و سرور ما قمی ها یعنی 23 ربیع الاول، سالروز ورود پرنور بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به قم بود، خیلی سعی کردم که بتوانم مطلبی درباره این مناسبت در وبلاگ بگذارم اما متاسفانه جلسات متعدد اداری از ساعت 8 صبح تا حدود 9 شب این فرصت را گرفت.
امروز فرصتی شد تا بخشی از متن و فیلم کامل شعری زیبا و پر معنا
بعد از راه اندازی پایگاه اطلاع رسانی (سایت اینترنتی) توسط شهرداری سرخنکلا ، قصد داشتم در مطلبی از این حرکت مثبت و رو به جلو یادی کرده و همانطور که قبلاً هم وعده داده بودم ، نظرات و اندک پیشنهادهایم را نیز درباره آن بنویسم اما متاسفانه به دلیل مشغلات تحصیلی و ... چنین فرصتی حاصل نشد.
اما امروز حسب عادت، سری به این سایت زدم تا شاید مثل روش جاری اش که هفته ای یا چند هفته یکبار مطلب جدیدی را درج می کند، ببینم چیزی را کاسب هستم یا نه . اتفاقاً چند خبر جدید و خوب و ایضاً امیدوار کننده حاصل عمده فعالیتهای اخیر مجموعه شهرداری و شورای شهر را دیدم که همراه با تصاویر مربوطه بود.
اخبار فعالیتها را فعلاً کاری ندارم و شما می توانید مفصل آنها را در همان سایت ببینید. اما مقصودم از این نوشته نکاتی بود که در یکی از آنها یعنی دیدار شهردار سرخنکلا با کارکنان خدمات شهری شهرداری سرخنکلا
روز یکشنبه 28 صفر پس از برگزاری مراسم عزاداری و زنجیرزنی هیئات مذهبی و مردم سرخنکلا ، حدود ساعت 2 بعداز ظهر هیئت تعزیه ثارالله (علیه السلام) سرخنکلا تعزیه جناب عابس (یکی از یاران حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که در روز عاشورا به شهادت رسید) را اجرا نمود.
این تعزیه در میدان ابوالفضلی سرخنکلا و در حالی برگزار گردید که در کنار مسجد امام جعفر صادق (علیه السلام) یعنی در مجاورت محل برگزاری تعزیه دیگهای حلیم نذری مردم محله
یادش بخیر قدیم تر ها ، هیئت های سرخنکلا بیشتر در مناسبتهای دهه پایانی ماه صفر که در فرهنگ محاوره ای خودمان "چهلم" و "چهل و هشتم" می گوییم - و در واقع بیستم (اربعین حسینی) و بیست و هشتم از ماه صفر هستند - به مشهد می رفتند اما الان چندین سال است که دیگر برنامه های عزاداری هیئات سرخنکلا در مشهد مقدس قبل از این ایام انجام می شود.
اما امروز که روز شهادت قبله هشتم دلهای شیعیان یعنی حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) است برای ما ایرانی ها روزی متفاوت است. روزی است که ما افتخار داریم در این روز حق تنها میزبانی خودمان از میهمانمان یعنی هشتمین امام معصوم و هفتمین سلاله ی زهرای اطهر (سلام الله علیها) در میان ائمه را با عزاداری و برنامه های بزرگداشت آن حضرت بجا بیاوریم شاید بتوانیم روزی به مادر بزرگوارشان عرض کنیم که:
وقتی چند ماه از آب و هوای مرطوب گلستان و دشت استرآباد دور باشی و دلت هوای وطن کرده باشد، وقتی از لذت دیدن بارانهای گاه و بیگاه پاییزی سرخنکلا بی نصیب مانده باشی و به جای زیبایی برف ارتفاعات جنگل توسکستان فقط سرمای سوزناک کویر قم را چشیده باشی، نمی دانید چه لذتی دارد موقعی که توی بازار شلوغ میوه و تره بار چشمت به یک وانت نیسان پر از جعبه های کندس بیفتد!
دیگر برای شما گفتن ندارد که جنگل رفتن و کندس چیدن توی هوای سرد پاییزی، لطفی دارد که بعضی وقتها در اوج گرمای مرداد ماه ندارد. و این خاطره با دیدن همان وانت نیسان از ذهنم عبور کرد . وانتی مظلوم و غریب که مردم این مناطق حتی نمی دانند این میوه ای که به بازار آورده چیست! و با بی تفاوتی از کنارش می گذرند.
وقتی از میوه فروش پرسیدم: «آقا ؛ کندس کیلویی چند؟» بعد از چند لحظه مکث و فکر کردن درباره اسمی که گفتم و برایش غریب می آمد؛ فکر کرد من نمی دانم اینها چه میوه ایست، گفت:
روزهای گذشته دهها پیامک از دوستان دور و نزدیک به من رسید که ضمن خداحافظی برای سفر پیاده روی اربعین در کربلا ، حلالیت می طلبیدند.
داشتم درباره مطلب اربعین دنبال یک نقطه شروع خوب می گشتم. باز هم به جمله های بسیار پرمفهومی از سید عزیزتر از جانم رسیدم. به قول همان عزیز ، دیدم "حقاً و انصافاً" نه تنها ارزش چند بار خواندن در همان مرتبه اول را دارد، بلکه به اندازه ای استادانه پیام اربعین را بیان کرده که
کمتر از دو ماه قبل بود که وقتی مطالب مربوط به سرخنکلا را در اینترنت جستجو می کردم به مطلبی درباره رتبه شهرداری سرخنکلا در بین شهرها و شهرداری های استان گلستان برخوردم و مطلب تقریباً مفصلی درباره آن نوشتم . البته برای من که با نظامات اداری مربوط به تقسیمات کشوری و شهری آشنایی چندانی نداشتم مطلب جالبی بود و به نوعی اطلاعات عمومی محسوب می شد که فکر کردم بد نیست شما هم از آن اطلاع داشته باشید.
اما چند روز اخیر نیز از خبر تکمیلی و البته خوشحال کننده ای مجدداً با همین موضوع مطلع شدم: ابلاغ ارتقاء رتبه شهرداری سرخنکلا توسط وزارت کشور از درجه 1 به درجه 3 .
با این حساب رتبه شهرداری سرخنکلا از جمع شهرهای جدیدتر و کوچک تری مانند جلین و حتی
یکی از آداب و رسوم پر معنی سرخنکلایی ها در ماه محرم ، برگزاری مراسمی با عنوان «ما بنی اسد» در شام یازدهم محرم یعنی شب بعد از شام غریبان است. به دلیل اینکه یکی از مخاطبین وبلاگ سوالی دراین خصوص پرسیده بودند، بر آن شدم تا توضیحی درباره آن بنویسم که البته حتما نیاز به تکمیل یا تصحیح توسط شما هم دارد.
اولا اینکه تا جایی که من در آداب و رسوم عزاداری مناطق مختلف کشورمان دقت کرده ام و هم اکنون نیز چندین سال است که در جایی هستم که عزادارانی از دهها و بلکه صدها نقطه از جهان تشیع برنامه های خود را برگزار می کنند تاکنون چنین برنامه ای را جز از سوی مردم سرخنکلای خودمان، از مردم جای دیگری ندیده ام.
همین نکته ظریف که مردم سرخنکلا با هوشمندی و تفکر بزرگان فرهنگی خود
کیمیایی است عجب تعزیه داری حسین که نباید ز کسی منت اکسیر کشید
امروز که برای دیدن وبلاگهای دوستان سرخنکلایی به اینترنت مراجعه کردم، متوجه شدم وبلاگ کانون فرهنگی و هنری شهید مطهری مسجد جامع سرخنکلا ، طی دو روز گذشته سه مطلب همراه با تصاویر جدید از برنامه های روزهای اخیر عزاداری دهه اول ماه محرم درج کرده اند که می توانید از اینجا ببینید.
بنده ضمن تشکر از این دوستان، از دوستان دیگری هم که وبلاگ دارند، درخواست می کنم که حتما چنین مطالبی را درج کنند.
یک بار دیگر هم در یکی از مطالب قبلی همین وبلاگ گفتم که بعضی از رسوم عزاداری ما از جمله مراسم «سر پا سینه زنی»
پس از حدود 6 هفته بالاخره فرصتی شد که سراغ مطلب جدیدی بیایم و افتخار همراهی با شما همشهریان گرامی را (( البته از راه دور (-: )) پیدا کنم. ابتدا از این همه وقفه معذرت خواهی می کنم و البته فکر می کنم عذرم هم موجه است.
یکی از سوالاتی که همیشه برای من مطرح بود این بود که با وجود اینکه سرخنکلا چندین سال است نام «شهر» بر خود دارد، این شهر و شهرداری آن و امکانات و بودجه آن چه جایگاهی در میان شهرهای دیگر دارد؟
البته نه از لحاظ عملکرد و موفقیتهای عمرانی و فرهنگی و ... ، بلکه همانطور که گفتم از لحاظ بودجه و اعتبارات دولتی و امکانات . به بیان دیگر اینکه
بعد از حدود دو هفته امروز فرصتی شد تا مطلب جدیدی بنویسم و اگر چه دوستان مطالب زیادی پیشنهاد داده بودند اما هر کدام به نحوی نیاز به تکمیل و وقت بیشتری داشت. از جمله اینکه می خواستم مطلبی درباره تغییرات عمرانی جدید و موضوع آسفالت برخی کوچه های شهرمان مطلبی بنویسم اما متاسفانه عکسهایی که یکی از دوستان برایم فرستاده بودند، قابل استفاده نبود.
اما دوست و پسرخاله گرامی ام آقای علی اصغر نژاد موجنی وبلاگشان را به روز کرده و با جمع آوری تعداد قابل توجهی از لغات و اصطلاحات در گویش سرخنکلایی و همچنین ارائه توضیحاتی درباره آنها ، نسبت به حفظ و شرح آنها همت کرده اند که
امروز که روز ولادت عمه سادات و فخر ما قمی ها یعنی حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) است شهر قم خیلی شلوغ بود. برای عبور از دو تا خیابان که شاید روزهای دیگر ده دقیقه ای طی می کردم حدود یک ساعت در ترافیک بودم . دیشب هم که حرم نورباران بود و زیبایی خاصی داشت. از برکت این میلاد و دهه کرامت هوای قم هم کمی خنک تر و قابل تحمل تر شده است.
اگر همشهریان عزیز سرخنکلایی مرا قابل بدانند از کنار گنبد طلایی بی بی، سلامی به نیابت از همه آنها عرض می کنم و به نمایندگی از همه مردم سرخنکلا نایب الزیاره شما هستم . البته نه فقط امروز بلکه هر روز که چندین بار از کنار حرم عبور می کنم و چشمم به گنبد و بارگاه با صفای حضرت می افتد، حتما برای همه دعا می کنم تا زیارتش نصیبتان شود.
این شعر زیبا هم