ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد.../ یادی از «ملا» های سرخنکلا
یادش بخیر ، قدیم تر ها مناسبتهای مذهبی در سرخنکلا رنگ و بوی دیگری داشت. هم اعیاد و هم عزاداری ها.
هنوز طنین صدای مرحوم حاج اسدالله تاجیک بیارجمندی در گوشم هست که وقتی بلندگوی مسجد جامع را حوالی همین ساعتها نزدیک غروب روشن می کرد و با کلمات و جملاتی سلیس و شمرده شمرده در نهایت احساس و شور می گفت: امشب مصادف است با مبعث پیامبر بزرگ اسلام ....
در خاطرم هست که همیشه در پایان جمله اولش تکیه کلام دائمی اش این بود: «به همین مناسبت و از برای تعظیم شعائر اسلامی ....» . کوچکتر که بودم نمی دانستم این واژه «شعائر» که حاج اسد می گوید چطور نوشته می شود و به چه معناست.
آن خدا بیامرز گاهی هم در حین برگزاری مراسم در داخل مسجد میکروفون را به دست می گرفت و اشعار طولانی مرتبط با موضوع یا در مدح معصومین علیهم السلام را از حفظ می خواند. مانند این شعر معروف که مربوط به عید بزرگ مبعث است:
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
بعضی وقتها نیز در حین قرائت این اشعار از شدت ارادات و احساس مودت نسبت به آن بزرگان،اشک در چشمانش حلقه می زد ...
خوشبختانه نسلی که بعدها و تا امروز این امورات را در مساجد سرخنکلا ادامه داده اند نیز تقریباً به همان سبک مراسم را برگزار می کنند اما آنها که آن دوران را تجربه کرده اند می دانند که تفاوت استفاده از افراد با تجربه و ملا (یعنی به تمام معنی با سواد و با تجربه) چیز دیگری است.
شب مبعث است و عید بزرگ اسلامی و من این عید عزیز را اول به یار غایب از نظرمان و فرزند بزرگوارش یعنی آن سید عزیزتر از جانمان تبریک می گویم و بعد هم به همه شیعیان امیرالمومنین علیه السلام خصوصاً شما همشهریان سرخنکلایی.
نمی دانم چطور شد یاد قدیم ها و قدیمی ها افتادم. به هرحال امیدورام بتوانم در حد توان خودم نام و یاد بزرگان شهرمان را زنده نگهدارم. افراد زحمتکش و باسواد یا به قول خودمان «ملا»یی که سالها در هیئات و مساجد و مراسمهای مذهبی حضور داشتند و حق بزرگی به گردن مردم ما دارند. متاسفانه چون سمت و جایگاه رسمی و عنوان مشخص مدیریتی نداشتند حق آنها شناخته نشده و به راحتی به فراموشی سپرده می شوند.
افراد بزرگی مانند مرحوم شیخ یحیی مقصودلو (یحیی بیک) با آن نوای زیبا، دلنشین و آهنگین اذانش که در سکوت هر صبحگاه سرتاسر سرخنکلا را فرا می گرفت. مرحوم حاج نصیر مقصودلو (و همسر بزرگوارش مرحومه حاجیه لیلا متولی فاطمیه سرخنکلا) که بسیاری از ما و بزرگترهای ما فراگرفتن و ادای مسائل و تکالیف شرعی مان را مدیون آنها هستیم. و همچنین «ملا»ی معروف سرخنکلا یعنی مرحوم حاج غلام تاجیک جلایری (شیخ غلام) که دهها سال معلم قرآن صدها و شاید هزاران سرخنکلایی بود و سعادت این را داشت که تمام عمرش را همراه با قرآن عجین و قرین باشد و ....
و همه آنها که اکنون در خاطرم نیستند، در این شب بزرگ یادشان گرامی باد ...
سلام اتفاقی به این مطلب رسیدم . وبلاگ پرباری دارید ولی ای کاش ادامه میدادید . درسته شبکه های اجتماعی روی کار اومده و وبلاگ کمتر بازدید کننده داره ولی ادامه بدید . من هر وقت فرصت کنم به وبلاگتون سر میزنم