حکایت کاشت سیب زمینی بر پشت بام خانه های سرخنکلا !
این خبر شاید برای میلیونها ایرانی خصوصاً آن دسته که قشر آسیب پذیر نامیده می شوند خوشحال کننده باشد، اما مطمئناً برای ما سرخنکلایی ها چندان خوشایند نیست. دیشب رییس اتحادیه میوه و سبزی فروشان یعنی آقای سیدحسین مهاجران در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا( گفت:
«سیب زمینی 20 روز دیگر ارزان می شود.»
حکایت پیوند ناگسستنی اقتصاد سرخنکلا و بخش بهاران با سیب زمینی حکایتی گفتنی و شنیدنی است. شاید کسی که برای اولین بار از سیب زمینی به واسطه بی رگ بودن، به عنوان نماد «بی غیرتی» نام برد سرخنکلایی بوده است.
در حالی که کشاورزان سرخنکلا و بخش بهاران به دلیل مساعد بودن شرایط آب و هوایی و همچنین سازگاری خاک منطقه با این محصول مهم حدود 25 سال است که اقدام به کشت سیب زمینی می کنند، می توان گفت منطقه ما هم اکنون قطب تولید سیب زمینی بهاره در کشور است. چند نفری از همشهریان هم که با استفاده از روشهای علمی و تجربه چندین ساله توانسته اند رکوردهای خوبی به دست آورند، عضو انجمن سیب زمینی کاران کشور بوده و حتی با بازدید و شرکت در دوره های آموزشی کشورهای دیگر جدیدترین روشهای تولید سیب زمینی را در سرخنکلا پیاده می کنند. علاوه بر آن طی سال گذشته حدود 400 تن سیب زمینی خارج از فصل (کشت سوم) در سرخنکلا در زمستان برداشت شده است که فیلم گزارش مربوط به آن را می توانید از اینجا ببینید.
اما اگر پای صحبت یکایک سرخنکلایی ها بنشینیم بعضی ها بهترین خاطراتشان از کشاورزی و عامل سروسامان گرفتن اقتصاد خانواده شان را سیب زمینی ذکر می کنند و بعضی ها هم کاملاً بر عکس یعنی بدترین خاطرات دوران چندین ساله کشاورزی و بدبختی اقتصادی و از دست دادن سرمایه شان را سیب زمینی! حالا بماند که وقتی روزهای برداشت فرا می رسد و قیمت آن تا حدی مشخص می شود، چه دعواها و اختلافات خانوادگی برای عمده کشاورزانی که از طبقه متوسط هستند نمی آفریند. برای آنها که نکاشته اند اگر قیمتش خوب باشد افسوس و حسرت و برای آنها که زیاد کاشته اند اگر قیمتش بد، پشیمانی و آه ! تا جایی که برخی ها کاشت سیب زمینی را نه یک جور کشاورزی بلکه نوعی قمار می شمارند.
شاید شما هم حکایت افرادی را شنیده باشید که
در فصل کاشت سیب زمینی وامهای سنگین گرفته و یا ماشین و حتی طلاجات خانواده خود را
فروخته و هزینه کاشت سیب زمینی کرده اند. در چنین سالهایی اگر از یکی از خیابانهای
کشاورزی اطراف سرخنکلا عبور کنی تا چشم کار می کند، کشت سیب زمینی جای گندم و
باقلا و ... را گرفته است. ضرب المثل معروفی بین گرگانی هاست که می گویند امسال
سرخنکلایی ها پشت بام خانه هایشان هم سیب زمینی کاشته اند!
اما امروزه دیگر مسئله سیب زمینی و حواشی مربوط به آن همانند برخی دیگر از سیفی جات و تره بار مثل گوجه فرنگی و پیاز مسئله ای تقریباً روشن و آشکار است و آن هم ناتوانی همه دولتها در هماهنگی و تنظیم بازار مصرف در زمان برداشت با میزان و شرایط روز در فصل کاشت و تولید است.
به عبارت دیگر هیچ دولتی و با هیچ گرایش سیاسی نتوانسته است وظیفه و نقش هدایت و سیاستگزاری خود در بخش تولید این دسته از محصولات کشاورزی را به خوبی بفهمد و انجام دهد. البته مسئله نه به همین آسانی است! زیرا از آنجایی که مولفه های بسیار زیاد دیگری مانند موضوع صنایع تبدیلی و امکانات بسته بندی و حمل و نقل نیز در این میان همواره تاثیرات مهم خود را داشته اند و همچنین به دلیل معضل استراتژیک کشور ما یعنی وجود دلالان و واسطه هایی که در پولدار شدن یک شبه ره صدساله را طی می کنند، قاعدتاً نهاد دیگری بجز دولت نمی تواند برای حل این معضل، چنین گسترده و فراگیر هدایت کند و تاثیرگذار باشد.
به خاطر دارم اواخر دهه 70 که تازه دوران دبیرستان را پشت سر گذاشته بودم و همان سال مطالب زیادی در مورد پایین بودن میزان «بهره وری» در ایران از رسانه ها دیده و شنیده بودم، اواخر اردیبهشت و هنگام برداشت سیب زمینی سری به میدان بار گرگان زدم. به روشنی می دیدم که کشاورزان در یک روز بارانی سیب زمینی ریز و نارس همراه با گل ولای فراوان را از ترس پایین آمدن ناگهانی قیمت برداشت کرده و راهی بازار می کنند. با خودم فکر می کردم اگر با ایجاد اطمینان از قیمت برای کشاورز این محصول نارس و بدون کیفیت، فقط چند روز دیرتر و در زمان مناسب برداشت شود چه تاثیری در بهره وری دارد؟
در همین افکار خودم غرق بودم که متوجه شدم خبرنگار صدا و سیما هم در آن اطراف در حال تهیه گزارش از وضعیت سیب زمینی است. وقتی به من رسید همان مطالبی که حرف دلم بود را گفتم و البته با لحن انتقادی نسبت به مسئولینی که ادعای برنامه ریزی برای افزایش بهره وری را دارند. خبرنگار صدا و سیما هم دقیقاً همان جمله انتقادی من را انتخاب و در اخبار گلستان پخش کرد. به یاد دارم که فردای آن روز سه نفر به من تذکر دادند که فلانی خوب نیست اینطور از دولت انتقاد می کنی!
طی سالهای اخیر نیز همواره دیده ایم که یک روز گوجه فرنگی اهواز و بندر عباس روی دست کشاورز می ماند و یک روز پیاز کرمان. یک روز هم کشاورزان سرخنکلا به علت عدم صرفه اقتصادی متناسب با هزینه برداشت بهترین سیب زمینی خود را شخم می کنند و به زیر خاک می برند یا مجبور می شوند آن را با قیمت اندکی به شرکت تعاونی تحویل داده و در جنگل توسکستان تخلیه کنند تا بپوسد!
امید که امسال با هزینه های گزاف کاشت مخصوصاً خرید بذر با قیمت هر کیلو بالاتر از هزار تومان و کود و سم با قیمت آزاد، وضعیت اینچنین نشود.
لینک بازتاب این مطلب در پایگاه خبری و تحلیلی گلستان ما
لینک بازتاب این مطلب در پایگاه خبری و تحلیلی ساجد نیوز گلستان
لینک بازتاب این مطلب در پایگاه خبری آق قلا (اسپی دژ)
لینک بازتاب این مطلب در پایگاه خبری و تحلیلی زرین نامه علی آباد
لینک بازتاب این مطلب در وبسایت خبری گرگانیان