«نقد و انتقاد» به مسئولین سرخنکلا «آری»؛ اما «پیشنهاد و راهکار» از آن مهمتر است
دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۷ ب.ظ
یک هفته ای بود که به دلیل مشغلات زیاد نتوانسته بودم مطلب جدیدی در وبلاگ بگذارم و شمارنده بازدیدها نشان می داد که روز به روز از تعداد بازدیدها کم می شود چون خیلی ها که یکی دو بار می آمدند و می دیدند که مطلب جدیدی نیست و به قول معروف دست خالی بر می گشتند، روزهای بعد رغبتی برای مراجعه نداشتند.
امروز فرصتی شد که مطلب یکی از خوانندگان همشهری وبلاگ را - البته با کمی تغییر - منتشر کنم که مسئولیتی هم در امورات شهر سرخنکلا دارند اما به هر دلیلی نخواستند نامشان مطرح شود.
امروز فرصتی شد که مطلب یکی از خوانندگان همشهری وبلاگ را - البته با کمی تغییر - منتشر کنم که مسئولیتی هم در امورات شهر سرخنکلا دارند اما به هر دلیلی نخواستند نامشان مطرح شود.
****
یکی از اساتید اهل فکر ما در دانشگاه روزی سوال جالبی مطرح کرد که تا مدتها ذهن من و بسیاری از دوستان را به خود مشغول کرده بود. البته این سوال اساسی که درباره زندگی اجتماعی و به نوعی فلسفه اجتماع است از دیرباز مورد بحث نخبگان بشری بوده است. اما آن سوال این است:
«آیا این امکان وجود دارد که در محیط اجتماعی یا در نگاهی گسترده تر در تمام جهان، ظلم و ستمی نباشد، همه جا صلح و مدارا باشد و هیچ نیازی به زندان و قاضی هم نباشد؟»
در پاسخ به این سوال همه دانشجویان حاضر متفق القول و هم نظر بودند که : « نه استاد! چنین امکانی وجود ندارد.»
اما استاد اندیشمند ما که گویا منتظر چنین پاسخی از سوی دانشجویان بود بلافاصله گفت: « حالا شما فرض کنید که چنین جامعه ای ایجاد و این شرایط مطلوب هم در آن محقق شده است، در این حالت برای حفظ و تقویت این شرایط ایده آل چه باید کرد؟»
اینجا بود که پاسخهای متعددی و متفاوتی از سوی دانشجویان مطرح شد. یکی گفت باید به ارائه آموزشهای مناسب، کاری کرد که والدین و خانواده ها برای تقویت و تحکیم این شرایط آرمانی افراد خانواده و خصوصاً نوجوانان و جوانان را به نحو صحیح تربیت کنند. دانشجوی دیگری معتقد بود باید کار را از محیط آموزشی و مدارس شروع کرد زیرا بیشترین تاثیرگذاری از محیطهای جمعی و آموزشی است.
بعضی از دانشجویان هم بودند که با توجه به پیشرفتهای فناوری و ارتباطات به نقش مهم و رو به افزایش رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون و شبکه های اجتماعی و ... اشاره می کردند. خلاصه اینکه این بحث بالا گرفت و همه افراد حاضر در کلاس به نوعی در بحث مشارکت کرده و نکته مهم این بود که هر کس از دیدگاه خود پیشنهادها و راهکارهایی برای تقویت و تحکیم مسیر آرمانی و مطلوب جامعه برای رسیدن به هدف ، مطرح می کرد.
دقایقی بعد وقتی استاد زیرک و توانمند ما مجدداً سوال اولش درباره امکان ایجاد جامعه آرمانی و مطلوب را مطرح کرد خیلی از دانشجویان همان کلاس یا پاسخ مثبت دادند یا به نوعی در دادن پاسخ منفی دچار تردید شده بودند و جوابهایی مبتنی بر فکر و استدلال و شروط منطقی می دادند.
هدف من از بیان این خاطره برای شما همشهریان گرامی سرخنکلایی به خصوص قشر فرهنگی و دانشگاهی و همچنین مدیران پیشکسوت و با تجربه سرخنکلایی در سطح شهر و استان نیز همین بود که از شما دعوت کنم که:
« همانطور که همگی قبول داریم که باید در مسیر رسیدن به محیطی بهتر و مطلوب تر در همه ابعاد در شهر زیبای سرخنکلا حرکت کنیم، بیاییم سعی کنیم ضمن ارائه دلسوزانه نقایص و معایب و انتقادات به مسئولین، همه ما مسئولیت شهر را از خودمان بدانیم و با ارائه راهکارهای عملی و پیشنهادهای منطقی و مبتنی بر فکر و استدلال صحیح و در نظر گرفتن همه شرایط ، مسئولین شهرمان را یاری کنیم.»
«آیا این امکان وجود دارد که در محیط اجتماعی یا در نگاهی گسترده تر در تمام جهان، ظلم و ستمی نباشد، همه جا صلح و مدارا باشد و هیچ نیازی به زندان و قاضی هم نباشد؟»
در پاسخ به این سوال همه دانشجویان حاضر متفق القول و هم نظر بودند که : « نه استاد! چنین امکانی وجود ندارد.»
اما استاد اندیشمند ما که گویا منتظر چنین پاسخی از سوی دانشجویان بود بلافاصله گفت: « حالا شما فرض کنید که چنین جامعه ای ایجاد و این شرایط مطلوب هم در آن محقق شده است، در این حالت برای حفظ و تقویت این شرایط ایده آل چه باید کرد؟»
اینجا بود که پاسخهای متعددی و متفاوتی از سوی دانشجویان مطرح شد. یکی گفت باید به ارائه آموزشهای مناسب، کاری کرد که والدین و خانواده ها برای تقویت و تحکیم این شرایط آرمانی افراد خانواده و خصوصاً نوجوانان و جوانان را به نحو صحیح تربیت کنند. دانشجوی دیگری معتقد بود باید کار را از محیط آموزشی و مدارس شروع کرد زیرا بیشترین تاثیرگذاری از محیطهای جمعی و آموزشی است.
بعضی از دانشجویان هم بودند که با توجه به پیشرفتهای فناوری و ارتباطات به نقش مهم و رو به افزایش رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون و شبکه های اجتماعی و ... اشاره می کردند. خلاصه اینکه این بحث بالا گرفت و همه افراد حاضر در کلاس به نوعی در بحث مشارکت کرده و نکته مهم این بود که هر کس از دیدگاه خود پیشنهادها و راهکارهایی برای تقویت و تحکیم مسیر آرمانی و مطلوب جامعه برای رسیدن به هدف ، مطرح می کرد.
دقایقی بعد وقتی استاد زیرک و توانمند ما مجدداً سوال اولش درباره امکان ایجاد جامعه آرمانی و مطلوب را مطرح کرد خیلی از دانشجویان همان کلاس یا پاسخ مثبت دادند یا به نوعی در دادن پاسخ منفی دچار تردید شده بودند و جوابهایی مبتنی بر فکر و استدلال و شروط منطقی می دادند.
هدف من از بیان این خاطره برای شما همشهریان گرامی سرخنکلایی به خصوص قشر فرهنگی و دانشگاهی و همچنین مدیران پیشکسوت و با تجربه سرخنکلایی در سطح شهر و استان نیز همین بود که از شما دعوت کنم که:
« همانطور که همگی قبول داریم که باید در مسیر رسیدن به محیطی بهتر و مطلوب تر در همه ابعاد در شهر زیبای سرخنکلا حرکت کنیم، بیاییم سعی کنیم ضمن ارائه دلسوزانه نقایص و معایب و انتقادات به مسئولین، همه ما مسئولیت شهر را از خودمان بدانیم و با ارائه راهکارهای عملی و پیشنهادهای منطقی و مبتنی بر فکر و استدلال صحیح و در نظر گرفتن همه شرایط ، مسئولین شهرمان را یاری کنیم.»