جای همه ما خالی ...
یکی از دوستان در ایمیلی برای من نوشته بود: « من وقتی مطالب مختلف در وبلاگ شما را می خوانم احساس می کنم خیلی رسمی و خشک هستند و آنطور که شایسته ارتباط گرفتن و صمیمیت با خوانندگان است، احساس خودمانی بودن نمی کنم. »
وقتی به این نظر ایشان کمی فکر کردم به نظر خودم هم این مسئله تاحد زیادی درست بود! شاید یکی از دلایلش این باشد که اغلب موضوعاتی که تاکنون به آنها پرداخته ام موضوعات جدی اجتماعی مربوط به سرخنکلا یا اخبار و مطالبی درباره مشکلات و کمبودهای شهرمان بوده است.
دیشب که در یکی از رسانه های مجازی اخبار را می خواندم به چند عکس زیبا با موضوع یکی از مواهب الهی این روزها در جنگلهای استان گلستان برخوردم که علاوه بر زیبایی، لذیذ، شیرین و چشم نواز هم هست! و فکر کردم خوب است برای رفع مشکل خشک و رسمی بودن مطالب وبلاگ و ایجاد صمیمیت و خودمانی بودن بیشتر شما همشهریان عزیز سرخنکلایی شما را به دیدن آنها که البته برای ما سرخنکلایی ها آشنا و خاطره انگیز است، مهمان کنم.
اگر در ساعتهای طولانی روزه داری به این عکسها نگاه می کنید، حتماً ثواب بیشتری از روزه تان می برید اما من را حلال کنید! این روزها که با بارانهای به موقع تابستانی جنگلهای گلستان طراوت و شادابی بیشتری پیدا کرده و تمشکهای سرخ و سیاه در گوشه و کنار جنگل خودنمایی می کنند، جای همه ما خالی ...