یادش بخیر ، قدیم تر ها مناسبتهای مذهبی در سرخنکلا رنگ و بوی دیگری داشت. هم اعیاد و هم عزاداری ها.
هنوز طنین صدای مرحوم حاج اسدالله تاجیک بیارجمندی در گوشم هست که وقتی بلندگوی مسجد جامع را حوالی همین ساعتها نزدیک غروب روشن می کرد و با کلمات و جملاتی سلیس و شمرده شمرده در نهایت احساس و شور می گفت: امشب مصادف است با
در روز شهادت هفتمین کوکب فروزان آسمان ولایت و امامت، زندانی بغداد حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام)که باب الحوائج بودنش در این دنیا و باب نجات بودنش،
همزمان با سراسر کشور ، مراسم معنوی اعتکاف که با حضور 150 نفر از همشهریان سرخنکلایی در مسجد جامع و مسجد امام حسن (علیه السلام) برگزار شده بود، شب گذشته پایان یافت. از این تعداد از همشهریان حدود 130 نفر خواهران بودند که در مسجد جامع این سنت حسنه را بجا آوردند و برادران معتکف نیز در مسجد امام حسن (علیه السلام) حضور داشتند.
لازم به ذکر است سال گذشته برنامه اعتکاف برادران برگزار نشد اما امسال
همانطور که انتظار می رفت از هنگامی که مطلب قبلی درباره پروژه تاسیس «پردیس سرخنکلاته دانشگاه گلستان» را نوشتم، همشهریان سرخنکلایی واکنشهای متفاوتی را نشان دادند. برخی از اینکه آن را یادآوری کردم تشکر کردند و برخی هم مطالب و اخبار جدیدتری از این طرح ارائه کردند.
بالاخره یکی از از کارکردهای رسانه هم باید این باشد که مطالب و نظرات بین افراد تبادل شود تا جایی که آگاهی و اطلاعات عمومی افراد را افزایش دهد. بنده نیز فکر می کنم اگر با این وبلاگ فقط همین یک هدف را بتوانم در حد توان خودم محقق کنم، بخشی از دینم را نسبت به سرخنکلا ادا کرده ام.
اما مطالب جدیدی که درباره طرح تاسیس دانشگاه در نزدیکی سرخنکلا به دستم رسید (و شاید شما در میان نظرات قبلی آنها را خوانده باشید) اول اینکه یکی از پیمانکاران پروژه
هنرمند متفکر و ناشناخته عصر ما یعنی آوینی بزرگ در جایی فرموده است: «چه تعبیر زیبایی است اینکه علی مولود کعبه است، یعنی باطن کعبه را در امام پیدا کن.» (1)
به خاطر دارم که استاد مداحی اهل بیت علیهم السلام یعنی همشهری مان استاد بزرگوار عباس پرناک که معمولاً اشعار پرمغزی را انتخاب می کند نیز
برابر اعلام ستاد اعتکاف سرخنکلا ، مراسم معنوی و پرفیض «اعتکاف» در ایام ماه رجب در سال جاری نیز همانند سالهای گذشته در مسجد جامع سرخنکلا و احتمالاً یکی دیگر از مساجد برگزار خواهد شد. این ستاد از عموم همشهریان و به خصوص جوانان سرخنکلایی جهت شرکت در این برنامه دعوت نموده است.
بر این اساس ثبت نام برادران توسط کانون فرهنگی و هنری شهید مطهری(ره) مسجد جامع و ثبت نام خواهران توسط مسئول خواهران ستاد نماز جمعه بخش بهاران و از تاریخ 1393/2/12 به مدت یک هفته ادامه خواهد داشت.
علاقمندان می توانند جهت ثبت نام برادران به
به مناسبت فرارسیدن روز کارگر و همچنین روز معلم و به منظور گرامیداشت شهدای این دو قشر ، یک دوره مسابقات والیبال ساحلی در سطح استانی طی روزهای 5شنبه 11 اردیبهشت و جمعه 12 اردیبهشت با حضور 23 تیم از سراسر استان گلستان در شهر سرخنکلا برگزار شد.
شما می توانید خبر مشروح این رویداد ورزشی را در
این خبر شاید برای میلیونها ایرانی خصوصاً آن دسته که قشر آسیب پذیر نامیده می شوند خوشحال کننده باشد، اما مطمئناً برای ما سرخنکلایی ها چندان خوشایند نیست. دیشب رییس اتحادیه میوه و سبزی فروشان یعنی آقای سیدحسین مهاجران در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا( گفت:
«سیب زمینی 20 روز دیگر ارزان می شود.»
حکایت پیوند ناگسستنی اقتصاد سرخنکلا و بخش بهاران با سیب زمینی حکایتی گفتنی و شنیدنی است. شاید کسی که برای اولین بار از سیب زمینی به واسطه بی رگ بودن، به عنوان نماد «بی غیرتی» نام برد سرخنکلایی بوده است.
در حالی که کشاورزان سرخنکلا و بخش بهاران
شاید شما هم از منابر شنیده اید که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:«
أنا و علی ابوا هذه
ألامة» *. یعنی من و علی پدران این امت هستیم. البته مسلم است که منظور آن حضرت پدران معنوی و دینی امت اسلامی است.
اگر همین نسبت زیبا و البته پرافتخار را برای مادری امت اسلام و به خصوص «مادر شیعیان» بخواهیم فرض کنیم بدیهی است که هیچ بانویی شایسته تر از صدیقه ی کبری حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) برای آن نیست.
نمی دانم چطور شد که درج اولین بسته پیامکی ما با ایام شهادت آن بانوی بزرگوار همزمان شد و حالا هم که دومین بسته پیامکی را می نویسم، ایام میلاد پرنور و سرور بی بی دوعالم است. مردم سرخنکلا از دیرباز مراسم و مناسبتهای آن حضرت را با شکوه کامل برگزار کرده و می کنند. نشانه آن هم تاسیس «فاطمیه» از دهها سال قبل در سرخنکلاست که از
روش تبعید افراد غیرهمسو با حاکمان و والیان به مناطق دور دست، بدآب و هوا و با امکانات کم در گذشته های دور یکی از بهترین روشها برای حاکمان بود تا بتوانند آن افراد را به نوعی کنترل کنند. من که با شنیدن واژه "تبعید" یاد شهر چابهار در دهه 1340 شمسی یا منطقه سیبری روسیه در دهه 1930 میلادی می افتم. با افزایش و پیشرفت روزافزون وسایل ارتباط جمعی و رفاهی اما این روش امروزه تقریباً منسوخ شده است.
طی روزهای اخیر برخی رسانه ها با پوشش استانی و ملی خبر از تبعید چند چهره تقریباً سرشناس از مدیران کل و مسئولین ارشد سابق استان گلستان به سرخنکلا دادند که
طی روزهای اخیر اخباری مبنی بر برگزاری اردوی تیم ملی کبدی بانوان ایران در سرخنکلا توسط دوخبرگزاری ایرنا و مهر منتشر شده است. از آنجا که بنده قبلاً در یک یادداشت مفصل درباره اینکه چرا از شهر سرخنکلا با این استعداد فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مطالب کمی در رسانه ها منتشر می شود، نوشته بودم. یکی از دوستان با پیامک این خبر را به من اطلاع داده و آن را نمونه ای از انعکاس رویدادهای سرخنکلا برشمردند.
این مسئله که اردو یا همان کمپ آمادگی یکی از تیمهای ملی کشورمان در سرخنکلا در حال برگزاری هست، فی نفسه موضوعی ارزشمند است. اما اینکه
در فرصتی داشتم درباره تاریخچه حوادث و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی سرخنکلا و روزهای تاریخ ساز این شهر در گذر زمان فکر می کردم. به نظرم رسید برای اینکه بتوانم دقیق تر و مستند تر آنها را مطالعه کنم، باید ابتدا به دنبال تحقیق از افراد مطلع و همچنین جمع آوری مستندات بروم. در یکی از پست ها و مطالب قبلی هم نوشتم که متاسفانه کسی تاکنون کار مدون و قابل اتکایی در این خصوص انجام نداده است یا حداقل خوب اطلاع رسانی نشده است.
به نظرم رسید برخی مستندات موجود را می توان با کمی مشاهده دقیق تر در محیط شهر سرخنکلا پیدا کرد. از جمله تصاویر و نوشته هایی که پس از سالها هنوز هم بر در و دیوار شهر
اول از همه اینکه امروز سالروز تولد پدیده ای استثنایی و بی نظیر در تاریخ جهان است که بنده عمیقاً معتقدم پس از بعثت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بی نظیرترین و تاثیرگذارترین حادثه تاریخ بوده است. و آن روز استقرار و حاکمیت یافتن رسمی «نظام جمهوری اسلامی» است. این روز را به همه شما تبریک می گویم. البته شاید بعضی از شما درباره این ادعای بنده نقد داشته باشید اما به هر حال آماده گفتگو درباره این مطلب هستم.
اما بعد، مانند همه ایرانیان مردم دشت استرآباد و بخش بهاران به ویژه اهالی سرخنکلا
یکی از پدیده هایی که چند سالی هست تاثیرات فرهنگی قابل ملاحظه ای پیدا کرده، پیامک یا همان پیام کوتاه است. درباره اینکه چطور باید از این پدیده یا به عبارت صحیح تر ابزار فرهنگی استفاده کرد گفتنی بسیار است.
به نظرم رسید برای سهیم بودن در فرهنگ سازی مثبت به وسیله آن، پیامکهای مناسبتی چه مذهبی و فرهنگی و چه موضوعات متفرقه دیگر که دریافت می کنم را برای مطالعه همشهریان گرامی و استفاده یا اعلام نظر درباره آنها در وبلاگ بگذارم.
امسال نیز برابر سنوات گذشته همه برای شنیدن نام سال جدید که توسط رهبر معظم انقلاب، تعیین می شود لحظه شماری می کردیم چرا که این مسئله نه تنها یک نامگذاری بلکه یک تعیین راهبرد و نوعی شعار کلیدی برای هدف گذاری در برنامه های همه افراد و نهادهاست. البته بعضی ها هم از قبل پیش بینی هایی می کردند.
نکته مهم اینکه امسال (یعنی سال 93) متفاوت از سه چهار سال اخیر که نامگذاری ها بیشتر محتوای اقتصادی داشتند، در نام تعیین شده توسط رهبر انقلاب واژه «فرهنگ» نیز اضافه شده که نشان از دغدغه و احساس نیاز ایشان برای توجه بیشتر به این مقوله در برنامه ها، هدفگذاری ها و اتخاذ رویکردهاست.
سال جدید تا ساعاتی دیگر فرا می رسد و بهار طبیعت که امسال رنگ و بوی چادر خاکی بی بی دو عالم حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) را دارد، آغاز می شود. مردم سرخنکلا نیز همانند همه شهرهای دیگر این لحظات به یاد ماندنی را درکنار خانواده و عزیزانشان سپری می کنند. مخصوصاً آنها که در سال رو به پایان یعنی سال 92 عزیزی را از دست داده اند بر مزار آنها حاضر می شوند و پس از آن اهالی شهر دسته دسته به منزل ایشان رفته و برای اموات تازه گذشته رحمت الهی آرزو می کنند. این کار اخیر، یکی از رسوم پسندیده ای است که در خیلی از جاهای دیگر مرسوم نیست.
اما مردم سرخنکلا چندین سال است که از میان فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) یعنی سادات بزرگوار سه مهمان دارند که
همه قبول داریم که شهر سرخنکلا شهر نوپایی است و منابع درآمدی محدودی برای رسیدگی به امورات شهری دارد. به همین دلیل ما انتظار زیادی از شهرداری برای زیباسازی شهر و صرف هزینه های فراوان برای این کار و یا قصد مقایسه کردن وضعیت سرخنکلا باشهرهای بزرگ و شهرداری های باسابقه را نداریم.
اما مشاهده عکس یک طرح که ظاهراً توسط شهرداری سرخنکلا تهیه شده، به خصوص اینکه با عنوان زیباسازی هم تهیه شده جای بسی(!) تعجب داشت.*
همزمان با ایام درختکاری در پایان سال، این سنت حسنه و مهم توسط مسئولین بخش بهاران نیز انجام شد که این کار به صورت نمادین و نوعی الگو سازی برای ترویج آن است. کما اینکه وقتی رهبر معظم انقلاب و دیگر مسئولین هم اقدام به آن می کنند در واقع به جامعه پیام می دهند که همه باید به امر مهم درختکاری و مراقبت از درختان اهتمام کنند.
نکته مهم اینجاست که باید برای جوانان و نوجوانان که نسلهای آینده و استفاده کنندگان از درختان غرس شده امروز هستند، این فرهنگ را نهادینه کنیم که مراقبت از درخت مانند زندگی بخشیدن به انسانهاست. به امید روزی که وقتی برای تفریح و فرار از گرمای تابستان به جنگل توسکستان یا قرن آباد هم می رویم، به درختان سبز آسیب نزنیم.
شاید برخی معتقد باشند برای عبور از روستانشینی و روستایی نامیده شدن و حرکت به سمت شهرنشینی و شهری نامیده شدن، نیاز است آداب و رسوم روستایی به کلی کنار گذاشته شود. اما قطعاً چنین باوری که متاسفانه در قشر جوان هم طرفداران کمی ندارد، اشتباه است. برای این مدعا هم دلایل زیادی می توان ذکر کرد.
در توضیح کلی می توان گفت فقط باید برخی از رفتارها و عادات اشتباهی که در فرهنگ روستایی وجود دارد را اصلاح کرد. به هر حال بحث تبدیل هویت روستایی به هویت شهری بحثی گسترده است که مجال و کارشناسان خود را می طلبد که از توان ما خارج است.
به هرحال به دلیل محتوای مناسبی که برخی از این آداب و رسوم دارند مانند ایجاد شادی های سالم دسته جمعی، پرورش خلاقیت و تفکر ، استفاده از طبیعت همراه با حفظ آن و ... ضروری است آنها را به نسلهای بعد معرفی کنیم. اگر چنین نکنیم شاید روزی برسد که